پایگاه اطلاع رسانی کانون سردفتران و دفتریاران| سردفتر اسناد رسمی چهلونه ارومیه مهدی سجادی فر| روابط عمومی کانون سردفتران و دفتریاران، همزمان با روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی در اقدامی شایسته با آسیبشناسی صحیح از غفلت دفاتر اسناد رسمی از پتانسیلها و ظرفیتهای بیبدیل فضای مجازی در جهت فرهنگسازی توسعه و ارتقای جایگاه سند رسمی، ضمن تعیین و اعلام شعار (هر دفترخانه یک رسانه) برای سال ۱۴۰۱، دوره ویژه آموزش سواد رسانه مختص دفاتر اسناد رسمی را در روز جمعه سی اردیبهشت بهصورت زنده (لایو) برگزار نمود که سید هادی کسایی زاده (مدیر روابط عمومی کانون و خبرنگار ضد فساد) به تبیین و آموزش موضوعاتی چون شناخت رسانه، سوژه یابی و تولید محتوای خبری باهدف بالا بردن توان دفاتر اسناد رسمی در تولید محتوا در فضای مجازی و استفاده حداکثری از قابلیتهای این فضا پرداختند که برای فعالان حوزه مجازی کتابت بالعدل و علاقهمندان به این مبحث، بسیار مفید فایده بوده و ارشاداتی توسط ایشان ارائه شد که میتواند سرمنشأ تولید محتواهایی جذاب و مؤثر و خط بطلانی بر این انفعال مهلک در عرصه فضای سایبری باشد؛ خصوصاً که روابط عمومی کانون سردفتران و دفتریاران اعلام نموده تمام امکانات و توان خود را جهت آموزش و انتشار محتوای خبری جامعه سردفتری در قالب فیلم، مستند، عکس، یادداشت، مصاحبه، گزارش، چندرسانهای و غیره در اختیار دفاتر اسناد رسمی قرار خواهد داد.
با عنایت بهمراتب فوق و نظر به اینکه یکی از مهمترین موانع توسعه سند رسمی، عدم فرهنگسازی و اطلاعرسانی در این خصوص بوده و شوربختانه صداوسیما و سایر رسانههای جمعی بهجای ایفای نقش سازنده در این خصوص، بهصورت شبانهروزی، علیه دفاتر اسناد رسمی تبلیغ نموده و انواع هجمههای ناروا و توهینها و تهمتها را در حق این قشر فرهیخته روا میدارند و کلیه تریبونها نیز در اختیار مخالفین سرسخت شفافسازی مالی و حقوقی توسط دفاتر اسناد رسمی قرار دارد؛ ولی بااینحال خوشبختانه یک فرصت بسیار مغتنمی بنام فضای مجازی وجود دارد که هیچکس را یارای گرفتن این تریبون از قشر فرهیخته و مظلوم دفاتر اسناد رسمی نیست و به دیگر سخن، فضای سایبر، تنها منبر مجازی است که در اختیار دفاتر اسناد رسمی قرار دارد و صدالبته که بسیار قدرتمند و دارای نقشی بیهمتاست.
بنابراین با توجه به شرایط و اوضاعواحوال نامطلوب حاکم، تحقق شعار (هر دفترخانه یک رسانه) بهترین راهکار برای فرهنگسازی توسعه سند رسمی و اطلاعرسانی در این حوزه و معرفی خدماتی است که در دفاتر اسناد رسمی ارائه میشود؛ مضافاً بر اینکه خنثیسازی هجمههای ناجوانمردانه صداوسیما و سایر رسانهها نیز جز از طریق عینیت بخشیدن به شعار مذکور، مقدور و میسور نخواهد بود.
حال سؤال اساسی اینکه با عنایت به وضعیت بحرانی یادشده آیا با سکون و انفعال و بیتفاوتی میتوان کاری از پیش برد؟! به قطع یقین پاسخ منفی است چراکه اگر قرار بود تاکنون به نتیجهای برسیم قطعاً وضعیت کنونی ما این نبود؛ لذا در چنین شرایطی که مخالفین سرسخت شفافسازی روابط مالی و حقوقی، کمر همت به نابودی نهاد تنومند سردفتری باسابقهای قریب به یک قرن بسته و از هیچ تلاش مذبوحانهای جهت رسیدن به اهداف شوم خود دریغ نمیورزند ولو با کاشتن بذر کینه و نفرت در دل کودکان و نونهالان معصوم، نسبت به دفاتر اسناد رسمی آنهم در رسانه ملی! پس عقل حکم میکند که با تمام توان و باغیرت صنفی، تمامقد از موجودیت خویش دفاع نماییم و صدالبته که این دفاع، وسیله و ابزار میخواهد و چه ابزاری تأثیرگذارتر از فضای مجازی؛ لذا غفلت از پتانسیلهای بالقوه و بیبدیل این فضا گناهی است نابخشودنی چراکه ظلمپذیری نیز بهاندازه ظلم مذموم است و نکوهیده.
البته در این میان شاید عدهای از همکاران بر این باور باشند که حتی در صورت تحقق شعار فوق، بازهم کاری نمیتوان از پیش برد که ضمن احترام به این دسته از همکاران، در خصوص این دیدگاه باید گفت: نقش فوقالعاده مؤثر فضای سایبری بر هیچکس پوشیده نیست؛ چراکه این فضا دارای آنچنان قدرت، شاخصهها و ویژگیهای منحصربهفردی در جهان امروزی است که از فرط بداهت نیازی به هیچ توضیحی اضافه و اقامه دلیل و برهان نیست؛ وانگهی انفعال و رخوت نیز چاره کار نیست و بقول سعدی علیهالرحمه به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم بهقدر وسع بکوشم؛ مضافاً بر اینکه انسان به امید زنده است و حیات بدون امید، همدوش مَمات است ولی بر انفعال و یاس چه فایدهای مترتب است که بدان اصرار بورزیم!
بنابراین سؤال اساسی این است که چرا ما نباید از این قابلیت منحصربهفردی که در اختیارداریم در جهت دفاع از موجودیت خویش بهره نبریم؟! بله حق گرفتنی است و حق را باید مطالبه نمود اما ما باید این مطالبه گری را از خویشتن آغاز کنیم و کلاهمان را قاضی کرده و از خود بپرسیم ما شخصاً برای ارتقای جایگاه خود چه کردهایم و همیشه نباید انگشت اتهام را بهسوی اینوآن دراز کنیم؛ یادمان باشد وقتی انگشت اتهام را به سمت دیگران نشانه میرویم سه انگشت دیگر به سمت خودمان است! پس ابتدا باید از خود سؤال کنیم: بهراستی ما چه کردهایم؟! آیا ما مسئول نیستیم؟! آیا نباید از حیثت و شرافت شغلی خود دفاع کنیم؟! همکاران عزیز، سران محترم دفاتر اسناد رسمی، دفتریاران عزیز، حال که روابط عمومی کانون اعلام نموده است تمام امکانات و توان خود را در راستای تحقق شعار (هر دفترخانه یک رسانه) در اختیار دفاتر اسناد رسمی قرار داده و دست یاری بهسوی ما دراز کرده است چرا نباید وارد عمل شده و به این سکوت سنگین در فضای مجازی پایان دهیم؟!
البته شایانذکر است؛ اثبات شی نفی ماعدا نمیکند و به دیگر سخن، اثبات تأثیر شگرف فضای مجازی، مطلقاً به معنای نفی تلاشهای بیدریغ و شبانهروزی برخی همکاران در فضای حقیقی نبوده و نیست؛ بهعنوانمثال مگر میتوان نقش مؤثر تلاشهای بیشائبه همکاران دلسوز و ساعی در کمیته پارلمانی را نادیده گرفت! همه نیک میدانیم اگر نبود همت والا و تلاش شبانهروزی همکاران فعال در هر دو فضای مجازی و حقیقی، امروز نه بحث اصلاح آئیننامه جدید قانون دفاتر اسناد رسمی مطرح بود و نه بحث بازنگری در خصوص افزایش هر چهار سال یکبار حقالتحریر! ولی محور بحث ما در این مقال، فضای مجازی است که بهشدت مغفول مانده و آنچنانکه بایدوشاید بدان پرداخته نشده است.
درحالیکه چند تن همکار نما، همدل و همراه با دشمنان قسمخورده اهالی کتابت بالعدل، اینهمه در فضای مجازی جولان داده و یکتنه نقش مخربی را در جهت مخدوش نمودن وجهه این قشر فرهیخته ایفا نموده و مینمایند؛ چرا ما فقط باید نظارهگر باشیم؟! اگر شاهد ایفای نقش مؤثر فقط توسط چند نفر همکار نما در فضای مجازی در جبهه مخالف هستیم؛ آیا این مسئله مثبت نقش فوقالعاده مؤثر ابزارهای موجود چون رسانه و فضای مجازی نیست؛ وقتی دو نفر (البته متأسفانه) توانستهاند نقش مخربی ایفا نمایند؛ چرا قریب به شانزده هزار سردفتر و دفتریار نتوانند نقش سازندهای ایفا نمایند؟!
با عنایت بهمراتب یادشده، روشهای بسیاری جهت استفاده حداکثری از فضای مجازی وجود دارد؛ فقط چون ذکر روشها و شیوههای استفاده از فضای مجازی، خارج از بحث و حوصله این مقال است صرفاً به ذکر چند مثال بسنده میکنیم.
بهعنوانمثال حتی از امکاناتی بهظاهر ناچیز، مانند وضعیت (استاتوس) واتساب نیز میتوان در جهت اطلاعرسانی استفاده نمود؛ البته برنامههای بسیار جذاب و پربازدیدی وجود دارد که بهعنوان نمونه، اینستاگرام یکی از این برنامههاست که میتوان با سوژه یابی و تولید محتواهای جذاب یا با گرفتن فیلم و بیان مطالب در خصوص هر آنچه در جهت اعتلای جایگاه کتابت و شفافسازی در برابر هجمهها و یا اطلاعرسانی به مردم میتواند مفید فایده باشد یا با برگزاری لایوهای تخصصی و بحثهای حقوقی و استفاده از هشتک گذاریهای مناسب و جذب مخاطب و تعامل با آنها به نتایج درخور توجهی دستیافت.
یکی دیگر از پلتفرمهایی که متأسفانه کاملاً از آن غافلیم؛ توییتر است که اتفاقاً یکی از جذابترین و پرطرفدارترین برنامههای ارتباطی است که میتوان فقط با ۲۸۰ کاراکتر، خیلی مفید و مختصر به ایفای نقش مؤثر در آن پرداخت؛ هم چنانکه تعدادی انگشتشماری از همکارانمان در این برنامه بسیار موفق عمل کرده و الگوی مناسبی برای سایر همکاران در این پلتفرم هستند و نظر براین که بسیاری از مسئولین کشور در این فضا فعال هستند میتوان با هشتک گذاریهای مناسب، مطالب خود را به سمع و نظر آنان رساند؛ حتی با توجه به کثرت تعداد دفاتر اسناد رسمی، با هشتک گذاریهای خاصی میتوان طوفانی بپا کرد؛ فرض بفرمایید اگر هر سردفتر و دفتریار یک حساب کاربری فقط در یکی از این نرمافزارها داشته باشد ۱۶ هزار رسانه خواهیم داشت که رقم بسیار قابلتوجهی بوده و اقدامات چشمگیری را میتوان انجام داد؛ مثلاً ۱۶ هزار هشتک خاص در یک موضوع تخصصی همچون سند رسمی چه طوفانی که بپا نخواهد کرد!
مثال دیگری از نرمافزارهای کاربردی جدید که کلاً از آن غافل هستیم کلابهاوس هست درحالیکه این برنامه، طرفداران و فعالان زیادی داشته و بسیاری از نامداران تمامی عرصهها در این برنامه فعال هستند ولی متأسفانه جای همکاران در این برنامه خالی است؛ در حالی که بهعنوانمثال میتوان در هفته یک روم یکساعته در کلابهاوس برگزار نموده و پاسخ گوی سؤالات ثبتی مردم بود که در جهت توسعه سند رسمی و اطلاعرسانی به مردم نقش مؤثری را ایفا خواهد نمود؛ حتی خود فیسبوک هم گزینه مناسبی برای فعالیت هست که نباید از آن قابلیت های آن غافل بود.
البته شاید برخی از همکاران خرده بگیرند که چگونه میتوان در همه این برنامهها فعال بود در پاسخ باید گفت خوشبختانه بااتصال این برنامهها به هم میتوان یک پست را همزمان و بدون نیاز به اقدام خاصی در سایر برنامهها نیز به اشتراک گذاشت بهعنوانمثال اینستاگرام این امکان را به ما میدهد که بهراحتی آن را به فیسبوک و توییتر وصل نماییم و البته همین امکان در سایر برنامهها نیز وجود دارد؛ مضافاً بر اینکه هدف از این مقال این است که هرکسی در حد توان خود فعالیتی نماید وگرنه بدیهی است یک فرد نمیتواند در تمامی زمینههای یادشده نقشآفرینی نماید و ذکر همه موارد از باب مثال است؛ ضمناً روشهای دیگری نیز وجود دارد؛ ازجمله انتشار مطالب، یادداشتها، مقالات در خبرگزاریها و مطبوعات که میتوانیم مطالبات، درد دلها، انتقادات خود را فریاد بزنیم.
نتیجه و مخلص کلام اینکه بیاییم دستبهدست هم داده و با استفاده از قابلیتهای موجود در فضای مجازی، هر کس در توان خود، با همدلی و همفکری، شعار (هر دفترخانه یک رسانه) را عینیت بخشیده و با اطلاعرسانی به مردم در خصوص مزایای بیبدیل سند رسمی هم چون قضازدایی، شفافسازی روابط حقوقی و مالی، تأمین امنیت اجتماعی و قضایی و بهداشت حقوقی به فرهنگسازی در خصوص توسعه سند رسمی پرداخته و جایگاه سند رسمی را در جامعه ارتقا و همچنین در مقابل هجمهها به روشنگری پرداخته و هیاهو و هوچیگریهای رسانههای میلی را خنثی و از حیثیت و شرافت شغلی خویش دفاع نماییم که بقول شاعر اگر خاموش بنشینیم گناه است.
و من الله التوفیق