

اخبار پربازدید خاطرات دفاتر اسناد رسمی
دفتر خاطرات

دفتر خاطرات اسناد رسمی | ماجرای پرونده قتل در کیف آقای وکیل!
پایگاه اطلاع رسانی کانون سردفتران و دفتریاران| محبوبه ابراهیمیان سردفتر اسناد رسمی ۳۱۰ رامسر| دومین بار بود که می آمد؛ کیف مخصوص وکلا دستش بود

دفتر خاطرات اسناد رسمی| سردفتر: بهم بگید دوست دارم! اسم بچه را هم بگذارید «برفا»
پایگاه اطلاع رسانی کانون سردفتران و دفتریاران| دفترخاطرات اسناد رسمی| محبوبه ابراهیمیان سردفتر اسناد رسمی ۳۱۰ رامسر| زن و مرد با هم وارد دفتر شدند. از ظاهر زن مشخص بود

دفترخاطرات اسناد رسمی | ماجرای سردفتری که برای پول تخلف نکرد!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کانون سردفتران و دفتریاران، حسین حاجیان سردفتر اسناد رسمی ۳۶ قروه با ارسال خاطره ای نوشته است: او را از سال ها قبل می شناختم، همکار

دفترخاطرات اسناد رسمی | ازدواج یهویی دو کارمند دفترخانه!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کانون سردفتران و دفتریاران، حسینعلی قموشی رامندی دفتریار دفترخانه شماره ۲ کهریزک با بیان خاطره ای گفت: سال ۱۳۸۷ به عنوان کارمند دفترخانه ای که خواهرم

دفتر خاطرات اسناد رسمی | پدرمیلیاردری که درخواست تخفیف ثبت وصیت نامه داشت!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کانون سردفتران و دفتریاران، مرتضی قهرمانی کارمند دفتراسناد رسمی ۲۹ ارومیه با ارسال خاطره ای به روابط عمومی کانون سردفتران و دفتریاران نوشت: یکی از

دفتر خاطرات اسناد رسمی | شوخی حقوقی معاون بانک مانع گاف در تنظیم سند شد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کانون سردفتران و دفتریاران، فرناز محمدی از کارکنان سابق دفتر اسناد رسمی ۲۷۶ فسا با ارسال خاطره ای به روابط عمومی کانون سردفتران و دفتریاران

دفترخاطرات اسناد رسمی | ماجرای جنگ تحمیلی و آوارگی سردفتران خوزستانی
پایگاه اطلاع رسانی کانون سردفتران و دفتریاران| با اوج گرفتن جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۰، ادامه حصر آبادان و بمباران مناطق و شهرهای مختلف استان خوزستان توسط نیروی هوایی و

دفترخاطرات اسناد رسمی | وقتی سردفتر زرنگ از تورجاعلان فرار می کند
پایگاه اطلاع رسانی کانون سردفتران و دفتریاران| دفترخاطرات اسناد رسمی|شهرام نعمتی دفتر ۶۷ آبادان| یک روز آخرای وقت اداری (قبل از سامانه ثبت آنی) یک وکالت فروش ملک آوردند تا

دفترخاطرات اسناد رسمی| وقتی سردفتر بیمار معاینه می کند!
پایگاه اطلاع رسانی کانون سردفتران و دفتریاران| دفترخاطرات اسناد رسمی| پیرمحمدی _ سردفتر ۳۵ قم| یک روز از روزهای پاییزی در دفترخانه در حال تنظیم سند بیع بودم که چند